حــافی
لینک های مفید
حمایت میکنیم
پیوندهای روزانه


در قرن دوم هجری مردی خوشگذران در بغداد زندگی می کرد. نام او بشر بن حارث بود. شبی دوستان بشر در خانه او گرد هم جمع شده بودند و مشغول خوشگذرانی و نوشیدن شراب بودند. صدای آلات موسیقی و غناء در کوچه می پیچید. همان موقع امام موسی بن جعفر علیه السلام از آن کوچه عبور می کرد. امام مقابل خانه بشر ایستاد و در زد. کنیز خانه در را باز کرد.
امام موسی بن جعفر علیه السلام از او پرسید: آیا صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟!
زن جواب داد: آزاد است.
امام فرمود: راست گفتی. اگر بنده ی خدا بود، حتما از خداوند شرم می کرد.
سپس به راه خود ادامه داد.

بشر که متوجه گفتگوی کنیز با امام شده بود. پا برهنه به طرف امام دوید و به او گفت: ای مولای من! آنچه را که به زن گفتی برای من تکرار کن.
امام مجدّدا سخن خود را تکرار کرد. در این هنگام نور الهی بر قلب بشر تابید و از کرده خود پشیمان شد.
بشر دست امام موسی علیه السلام را بوسید و گونه های خود را بر خاک مالید در حالیکه گریه می کرد و می گفت: بل عبدٌ ... بل عبدٌ ...
از آن زمان به بعد بشر زندگی جدیدی را شروع کرد به گونه ای که یکی از پرهیزکارترین بندگان خدا شد و در پارسایی به مقامی رسید که مردم خاکی را که او گام هایش را روی آن می گذاشت مقدّس می شمردند.
بشر تا پایان عمر خود پا برهنه راه می رفت ، زیرا در حالی که پا برهنه بود نور الهی وجودش را فرا گرفت و نفس پاک امام موسی بن جعفر علیه السلام او را متحول کرد. به همین دلیل به « بشر حافی » معروف شد. ( یعنی بشر پابرهنه )

*********************************

در تذکرة الأولیاء عطار نیشابوری آمده است که بشر حافی روزی کاغذی دید که بر آن نوشته « بسم الله الرحمن الرحیم ». بشر کاغذ را برداشت و عطری خرید و آن کاغذ را معطّر کرد و به تعظیم ، آن کاغذ را در خانه قرار داد.

بزرگی آن شب در خواب دید که به او گفتند بشر را بگویید:

« طیّبت اسمنا فطیّبناک و بجّلت اسمنا فبجّلناک ، طهّرت اسمنا فطهّرناک ، فبعزّتی لأطیّبنّ اسمک فی الدنیا و الأخرة


اسم ما را خوشبو گردانیدی پس تو را خوشبو گردانیدیم و ارزش اسم ما را بالا بردی و گرامی داشتی پس ارزش و منزلت تو را بالا بردیم ؛ اسم ما را پاکیزه و طاهر گردانیدی پس تو را پاک و طاهر کردیم ؛ قسم به عزّت و بزرگواری خودم نام تو را در دنیا و آخرت پاکیزه و مطهّر می کنم.


[ چهارشنبه 91/12/16 ] [ 10:16 صبح ] [ حــافی ] [ نظرات () ]

Weblog Theme By :: Nima Eskandari :: Www.javanskin.ir :: Khamenei.ir

درباره وبلاگ

حافی به معنی پابرهنه است. و لقب یکی از پرهیزگاران و مؤمنین درگاه حق تعالی. بشر حافی مردی خوش گذران بود. در یکی از شب هایی که مشغول شراب خواری و خوش گذرانی بود، به واسطه ی کلام امام موسی کاظم علیه السلام که فرمود: " اگر این مرد بنده ی خدا بود، حتما از خدا شرم می کرد."؛ از رفتار خود پشیمان شد و پابرهنه به دنبال امام دوید و توبه کرد. بشر تا پایان عمر خود پا برهنه راه می رفت ، زیرا در حالی که پا برهنه بود نور الهی وجودش را فرا گرفت و نفس پاک امام موسی بن جعفر علیه السلام او را متحوّل کرد. به همین دلیل به « بشر حافی » معروف شد.
لینک های مفیـــد
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 17581